آسمان صورتی

می گویند: عشق خدا به همه یکسان ستــ ولی من می گویم: مرا بیشتر از همه دوستــ دارد وگرنهـ به همه یکی مثل تو می داد

روز صد و دهم

110 روز از عروسیمون گذشت. یادش بخیر یه شب فوق العاده بود ولی تموم شد الان یجوری انگاری برام یه خاطره ی دور شده . حالا که 110 روز ازش گذشته و جان جانان هر صبح قبل بیدار شدنم میره سر کار و تا غروب پیشم نیست حس میکنم دارم میفتم رو دور تکرار . هر روز به چند شرکت مختلف رزومه میفرستم و تهش هیچی ب ه هیچی . زندگی جریان داره درسم تموم شده روزام تند و تند تموم میشن و هنوز شغل دلخواهمو پیدا نکردم ...

دلار

عاقاااااااااااااا وِلا کِن ... من هوز جهازمو نخریدم .عاخه چراااااااااا؟ عایا این کار درستیست؟ دو تا دختر پسر خوجل موجلِ عاشق تازه میخواستن شروع کنن خریدای خونه ی عشقشونو انجام بدن . با وضعیت خونشون ک تبدیل به لونه میشه هیییچ . اون مبلغی ک واسه جهاز کنار گذاشتیم باید 3 برابرش کنیم تا بشه وسیله خرید. اون وقت میگن ازدواج آسان ( ارواح .... ) تازه هنوز ی عده هستن دستشون تا چونشون ب زور میرسه ب دهان ک اصلا بچه هم میارن و اینارو خدا چرا آفریده ؟ 

ما ک موندیم ی دانشجوی دانشگاه آزاد و ی کارمند دولت چجوری میخایم تو ی شهر بزرگ زندگی کنیم . خدا عاقبتمونو بخیر کنه ....


دل نوشته ها و دغدغه های یک دختر آبانی که به تازگی وارد مرحله ی جدید زندگیش شده ...
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan